آرش پاک اندیش: وقوع حرکات افراطی و به دور از عقلانیت سیاسی، همواره یکی از نقدهای وارد به جنبش دانشجویی از سوی مسئولان، احزاب و حتی خود فعالان دانشجویی بوده است. از طرفی برخی گروه های بیرون دانشگاه نیز ترجیح می دهند با تند کردن فضای درون دانشگاه ها، خلأ گفتمانی خود را پر کنند.
در بررسی های متعدد از جنبش دانشجویی، صاحب نظران ویژگی هایی را برای این جنبش ها متصور شده اند؛ یکی از این صفات، رادیکالیسم است که صاحب نظران بارها جنبش دانشجویی را بدان متصف ساخته اند.
این صاحب نظران برای اثبات نظریه خود، عموما به دو راه عمل می کنند؛ بدین ترتیب که عده ای برای اثبات نظرشان به شواهد تاریخی استناد نموده و با بررسی شرکت دانشجویان فرانسه، کره جنوبی و از همه ملموس تر و عینی تر، مبارزه دانشجویان ایرانی در زمان شاه و تجزیه و تحلیل این جنبش ها به آسانی به هدف خود می رسند. دسته ای دیگر از صاحب نظران، نظریه خود را با روش های روان شناختی اثبات می کنند. عمده مطلب این صاحب نظران این است که دانشجویان به سبب آن که عمدتا جوانند و به فسادهای مالی و سیاسی آلوده نیستند، دارای روحیه ایده آل گرایی هستند که البته این روحیه ایده آل گرایی و بلندپروازی، عموما با واقعیت های جامعه دچار تضاد شده و جوان را از نظر فکری به بن بست می رساند.
در چنین شرایطی است که بیشتر دانشجویان به صورت خودجوش راه برون رفت از این بن بست را درحرکات افراطی وکلا مجموعه کارهایی می بینند که صاحب نظران نامبرده از آن به عنوان رادیکالیسم یاد می کنند. صرف نظر از درستی یا نادرستی این تحلیل، ضرورت طرح این بحث، از آنجا ناشی می شود که گاه دیده می شود برخی گروه های فعال دانشجویی، عملا این روش را برای پیشبرد مناسبات درونی و همچنین فعالیت های بیرونی خویش به کار می برند و حتی گاه از این که خود را به این صفت متصف می بینند، احساس غرور و افتخار نموده و آن را به عنوان یکی از نقاط قوت خود یا تشکیلاتشان مطرح می کنند.
اما به راستی، رادیکالیسم ممدوح است یا مذموم؟ برای روشن ساختن این مطلب که می تواند تأثیر بسیاری بر رفتار و حرکات کلی جنبش دانشجویی و تشکل های زیرمجموعه آن داشته باشد، لازم است از روش درست برخورد با یک نظریه پیروی شود؛ یعنی نخست مسائل کاملا از یکدیگر جدا، سپس در هر مورد، نظریه های گوناگون مطرح شده و با توجه به شواهد تاریخی، نتیجه گیری کلی انجام شود.
طبیعتا این نتیجه گیری در صورتی که از نعمت نقد بهره مند شود، به کمال نزدیک می شود. درباره رادیکالیسم، از همه بهتر آن است که مفهوم آن را به طور کامل از ایده آل طلبی (همان بلند پروازی) جدا کنیم. البته باید خاطرنشان ساخت، «ایده آل طلبی»، از نقاط قوت ووجه مشخصه حرکات دانشجویی به شمار می رود. جنبش دانشجویی را می توان به رودی تشبیه کرد که آرمان گرایی، سرچشمه آن و آرمان، شهر مطلوب مقصد آن است. این رود از آن جا که همواره در حرکت و تب و تاب است، هرگز نمی ایستد و به مردابی متعفن تبدیل نمی شود. اما این رود خروشان در راه رسیدن به مقصد، گاه به بن بست هایی گرفتار می شود که برای رهایی از آن، خود را به هر سو می کوبد، اما به نتیجه ای نمی رسد. خطر آن است که رود برای رهایی از این بن بست، چنان سر و روی خود را به دیواره ها بکوبد که یا دیگر نیرویی برای حرکت نداشته باشد، یا به کلی از راه منحرف شود و این همان است که از آن به «ذم» یاد شد.
راهکاری که باید امروزه جنبش دانشجویی، پیش روی خود قرار دهد، نه «رادیکالیسم» بلکه «عقلانیت انتقادی» است؛ بنابراین، بر تک تک حاملان این جنبش واجب است با عبرت گرفتن از احوال گذشتگان و تدبر در علل شکست آنان، راهی مطابق با مشکلات و توانایی های خود ارایه دهند، نه آن که صرفاً با چپ روی های پوچ و بی مورد، گرهی به گره های جامعه بیفزایند. گره خوردن حرکت دانشجویی با حرکت ملت، مهم و اجتناب ناپذیر است.
اگر حرکت دانشجویی از حرکت ملت و مردم دور شود، مشکلی چون رادیکالیسم از پیامدهای منفی آن خواهد بود. دانشجویان بیش از هر قشری به این حقیقت آگاهند که «فرصت کوتاه است و سفر جانکاه»؛ پس بیاییم به جای تقلید از گدایان سیاسی که دل در گرو بیگانه دارند، با تکیه بر عقلانیت و گفت وگو، کاری کنیم که بعدها «جنبش دانشجویی، همواره عقلانیت را به یاد آورد، نه احساس گری و رادیکالیسم را».
شاید بتوان گفت، اصلی ترین علت غلبه رکود و وقوع نوعی یخبندان سیاسی در برخی مقاطع در دانشگاه ها و به تعبیری راز رادیکالیسم کور در سهم خواهی افراطیون جنبش دانشجویی از ساختار سیاسی قدرت و مشارکت با احزاب سیاسی، کار افراطی برای رسیدن به این سهم باشد. در عصر موسوم به اصلاحات امضای پیمان وفاداری به موضع احزاب برون دانشجویی همچون حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب، موجب شد تا دانشجویان و تشکل های دانشجویی متحد با آنها در برابر اشتباهات فاحش اجتماعی و دست اندازی های مالی شان سکوت کنند. نهایتاً این پیمان بستن ها اصلی ترین موانع موجود در راه شکل گیری نهضت عقلانیت انتقادی در بدنه جنبش دانشجویی را فراهم آورد. دانشجویان و تشکل های دانشجویی برای برون رفت از دام افراطیون و تجدیدنظرطلبان موسوم به اصلاح طلب بایستی به اصلاح روحیه سیاست زده این طیف و هم پیمانان دانشجویی شان بپردازند.
همچنین اصیل سازی اسلامی حرکت های دانشجویی، رهیافت اساسی برای فراگیرسازی جنبش نقد منصفانه است؛ جنبشی که از هرگونه التقاط شرقی، غربی، نو، کهنه، ارسطویی، افلاطونی، فیثاغورثی و هر فرد دیگر به دور باشد. لذا دانشجویان وفادار به آرمانهای بلند انقلاب اسلامی می توانند به عنوان حاملانی امین برای آگاهی بخشی نسبت به شاخص های مدنظر مقام معظم رهبری در عرصه های گوناگون اجتماعی، نقش ویژه ای ایفا نمایند. تاثیرگذاری دانشجویان در مقاطع گوناگون با حفظ اعتدال، اخلاق و عقلانیت سیاسی محقق می شود که در این زمینه، حاملان جنبش دانشجویی باید در یک مهندسی دوباره، به بازنگری در رفتار خود همت گمارند.
یادداشت مندرج در روزنامه کیهان
جنبش دانشجویی عقلانیت انتقادی یا رادیکالیسم»
87/8/28 12:17 ص
کلیه ی حقوق این وبلاگ متعلق به نویسندگان آن می باشد
گروه فناوری اطلاعات آن لاین تکنولوژی
گروه فناوری اطلاعات آن لاین تکنولوژی
نوشته شده توسط :::نظرات دیگران [ نظر]